شبح حریصی که به دروغ اعلام کرده که مایتریا بودا است، قسمت ۹ از ۹

اوه خدای من! من برگشتم و فراموش کردم ضبط را روشن ‌کنم. و دربارۀ موضوعی صحبت کردم، اما آن را ضبط نکردم. امیدوارم بتوانم آن را به‌خاطر بیاورم و به شما بگویم. حدس می‌زنم تمامش دربارۀ "آئین کائو ‌دای" بود. گفتم که چیز زیادی دربارۀ "آئین کائو ‌دای" نمی‌دانم. هرگز در زندگی‌ام فرصت ملاقات با معلم یا برادر و خواهری نداشتم تا دربارۀ آن یاد بگیرم. اما به آن احترام می‌گذارم چون در سنین پایین‌تر مقداری مطالعه کردم، قبل‌از‌اینکه خودم را برای پیدا کردن روشن‌ضمیری، از دنیا کنار بکشم. اما آن به‌این‌دلیل بود که متوجه نبودم من روشن‌ضمیر هستم.

همیشه "صوت بهشتی" (درونی) را می‌شنیدم، از وقتی کوچک بودم. خیلی وقت پیش به شما گفتم. و من فکر میکردم، "این صدای ستاره‌هاست." اسمش را گذاشتم "صدای ستاره‌ها" چون وقتی بیرون میرفتم و به آسمان نگاه کردم صداها بلندتر می شد. و البته وقتی در خانه بودم، آنقدر سرم شلوغ بود که متوجه نمی‌شدم. اما وقتی به آسمان نگاه میکردم - چون در شب‌های تابستان، به حیاط می‌روید و آنجا می‌نشینید، به بالا نگاه می‌کنید یا دراز می‌کشید و به آسمان نگاه می‌کنید - بعد متوجه شدم که صداها از آن زمان وجود داشتند.

تعالیم "آئین کائو دای" برای مؤمنان است. هر کسی که به آنها اعتقاد دارد مسلما باید به یک استاندارد اخلاقی نیز پایبند باشد - یک استاندارد بالا برای سبک زندگی اخلاقی. و "قدیسین کائو دای" از فراتر از دنیای کارمایی آمده‌اند، پس آنها آزادند بدون هیچ مانعی با دنیای انسانها تماس بگیرند، بدون اینکه مجبور باشند بروند و اذیت شوند یا حتی به پادشاه مارا سلام کنند. پادشاه مارا نمی‌تواند کاری به آنها داشته باشد زیرا آنها از فراتر از این دنیا آمده‌اند - فراتر از پیامدهای کارمایی، فراتر از ارتباط کارمایی، فراتر از کارما. آنها گاهی می‌آیند و از بدن مِدیوم استفاده می‌کنند- من آن افراد را "انتقال‌دهنده" می‌نامم.

مدیوم‌ها گاهی متفاوت‌اند، مثلاً می‌توانند ابزاری برای اشباح یا فرد مُرده‌ای باشند که برای صحبت با اقوام، خانواده و دوستانش به زندگی بازمی‌گردند. اما در "آئین کائو دای"، به‌عنوان مثال، کلمات، مستقیماً از قدیسین، از "قلمروی کائو دای" می‌آید. آنها فقط از بدنِ "انتقال‌دهنده" استفاده می‌کنند، پس ترجیح می‌دهم آنها را "انتقال‌دهنده" بنامم. فکر می‌کنم این محترمانه‌تر است به‌خاطر قدیسانی که بسیار پرمهر و دلسوزند و با تعالیم مقدس روشنگرشان از ماورای این دنیا، وقت خود را صرفِ نجات روح انسان‌ها می‌کنند. انسان‌ها عمیقا سپاسگزارند و هرگز لطف بزرگ شما را فراموش نمی‌کنند. همه موجودات به کمک سخاوتمندانه و آموزش روشنگرانه شما نیاز دارند.

من قبلاً هرگز از این کلمه استفاده نکرده بودم، اما نمی‌خواهم از کلمه "مدیوم" استفاده کنم. به‌نظر می آید انواع مختلفی از "مدیوم‌ها" هستند و مدیوم‌های "آئین کائو ‌دای" متفاوت هستند. آنها تعالیم والا را از قدیسان و فرزانگان منتقل می‌کنند. و قدیسان و فرزانگان پایین می آیند تا با استفاده از بدن و دهان انتقال‌دهنده، به پیروان‌شان و کسانی که به آنها ایمان دارند تعلیم دهند و به آنها برکت دهند و با قدرت‌شان از آنها محافظت کنند - برای آنها شادی، نشاط و سعادت را به ارمغان آورند و در این زندگی خطرناک و ترسناک از آنها محافظت کنند چون شیاطین زیادی در سراسر دنیا وجود دارند. بودا هم گفت که- همه‌جای این دنیا پر از شیاطین است. آنها (قدیس‌های "آئین کائو ‌دای") هم چیزهای زیادی را توصیه می‌کنند. خیلی مواقع در ابیات شعری صحبت می کنند. خیلی زیبا. من بعضی‌ها را دیدم.

چون گاهی ما آموزه‌های "آئین کائو ‌دای" را در سوپریم ‌مستر تلویزیون‌ پخش می‌کنیم. پس گاهی اوقات مجبور می‌شوم متن را بخوانم و سعی کنم ببینم آیا چیزی اشتباه است تا بتوانم آنرا اصلاح ‌کنم. اگر آنها اشتباه تایپ‌ کردند، اشتباه صحبت کردند یا چیز دیگری، آنگاه آنرا اصلاح می‌کنم. ویرایش می‌کنم. من فقط یکی از ‌ویراستاران‌ سوپریم‌ مستر تلویزیون هستم، اما این به من کار خیلی خیلی زیادی می‌دهد... کار خیلی زیاد. اکثر مواقع، کل روز و بخشی از شب. و همچنین همیشه خوشحالم اگر وقت داشته باشم بنشینم، مدیتیشن‌ کنم و به دنیای درون بروم، به جای ‌اینکه همیشه درگیر مشکلات و گناهان و اعمال شیطانی این دنیا باشم.

قدیسین و فرزانگانِ "کائو دای"، مستقیماً ازطریق یکنفر که فکر می‌کنند به‌اندازه کافی پاک است نزد پیروانشان می‌آیند. اما مسئله این است که انواع مختلفی از مدیوم‌ها یا انتقال‌دهنده‌ها هستند، مسلمه. بعضی خیلی خوب و پاک‌اند، و چیزهای خوب و پاک را از قدیسین می‌گویند یعنی درست دریافت می‌کنند و می‌نویسند. اما برخی درست نمی‌نویسند و تغییرش می‌دهند، مثل "هوئه بئو". قدیسین آن را دوست نداشتند، پس از او شکایت کردند. و حتی به من گفتند که "عالیجناب پادشاه کارما" او را در ۱۵ اکتبر خواهد کُشت. پس من به همه آنها التماس کردم: "لطفا به او کمک کنید. بگذارید بیشتر زندگی کند تا وقت داشته باشد، فرصتی برای توبه داشته باشد، تا جبران کند، تا بیشتر تمرین کند، بیشتر فروتن باشد، تا همهٔ قدیسین و خدا را پرستش کند و تا آنجایی که بتواند خود را پاک و منزه نماید." پس آنها موافقت کردند. اما این به "هوئه بئو" بستگی دارد که آیا اصلاً می‌خواهد آن را انجام دهد. وگرنه... اگر او توبه نکند، آنگاه ۱۵ اکتبر... امروز چه روزی است؟ ۲۶ آگوست. سپتامبر و اکتبر... خدای من! کم وبیش، فقط بیش از شش هفته است. اوه خدای من! وای خدای من، زمان زیادی نمانده.

قدیسان ‌"آئین کائو ‌دای" گاهی "روح‌شان" را می‌فرستند تا پایین بیاید. و حتی مجبور نیستند مستقیماً به صحنه بیایند. آنها می‌توانند از راه دور این کار را بکنند، چون قدرت کافی برای رسیدن به هر جایی را دارند تا مردم را برکت دهند، محافظت کنند و انواع اصول اخلاقی و سبک زندگی خیرخواهانه را به آنها بیاموزند، اگر آن مومنان به اندازه کافی پاک ‌باشند. مثل بسیاری از ادیان اصلی - درحال‌حاضر این [مکتب] زنده‌تر است و بسیاری از بنیانگذاران اصلی مذهب‌ها از دنیا رفته‌اند. مثلاً حضرت عیسی، بودا، "گورو‌ناناک"، حضرت "ماهاویرا"، بنیان‌گذار دین بهایی، بنیان‌گذار اسلام (ص) از دنیا رفته‌اند. همه آنها از دنیا رفته‌اند. پس افراد باایمان، احساس ارتباط زیادی با انرژی خیرخواهانه آنها نمی‌کنند. آنها می‌شنوند اما گوش نمی‌دهند. "سوترا" را می‌خوانند اما چیزی نمی‌فهمند، مثلاً این‌طور است. پس قدیسان از ماورای دنیای کارما - جایی فراتر از این دنیا - تعالیم واقعی را می‌فرستند.

اگر آن ضبط کننده، آن بدن به‌درستی صحبت کند، از دهان استفاده کند و فقط تسلیم آن قدیس ‌شود، آنگاه آنها از بدن‌شان، دهان‌شان برای صحبت‌کردن استفاده می‌کنند و اگر کسی بتواند آن را به‌درستی بنویسد، آنوقت آن تعالیمی زنده از قدیسان است، از یک دنیای واقعاً والاتر. پس خوش‌شانسی است که مردم درباره "آئین کائو ‌دای" بدانند و همین‌طور از آن قدیسان بیاموزند. یکی از شاگردان من در اصل یک رهرو "آئین کائو ‌دای" است. و بعد با من آموزش دید، اما همچنان در فعالیت‌های "کائو ‌دای" شرکت می‌کند. چون من در تشرف به همه آنها گفتم که دین‌تان را ادامه دهید. به معبد بروید، به کلیسا بروید، به مراکزتان بروید - هرجا، هرکاری انجام می‌دهید، همان را دنبال کنید، و به راهبان یا کشیشان و به هرکسی دوست دارید و به او اعتماد دارید، پیشکشی دهید. من هرگز به کسی نگفتم که باید از من پیروی کند. نه!

من هم همان تعالیم قدیسان را تعلیم می‌دهم. نه! من هم همان تعالیم قدیسان را تعلیم می‌دهم. پس اگر آنها از برخی ادیان خوب و آموزه‌های مقدس پیروی ‌کنند، آن‌وقت من خوشحالم که آنها بتوانند آنجا بمانند و همچنان دوستی با کلیسا و معبدشان را ادامه دهند- مثلاً معبد‌ "کائو دائیسم"، معبد بودایی ‌"هوآ‌ هائو". مثلاً پیامبر "هوئین فو سو"، درود و رحمت بر او و پیروانش. استاد‌ بیچاره "هوئین فو سو"، استاد بیچاره. آنها فقط افراد خوب را می‌کُشند. هر کسی که صاحب قدرت است افراد خوب را می‌کشد، اما اجازه می‌دهند بدها آزاد باشند و مردم را نابینا کنند، اغفال کنند، مردم را با آموزه‌های بد فریب ‌دهند - با توضیحات جاهلانه از ‌سوتراها و کتب مقدس- چون خودشان چیزی نمی‌فهمند. پس چگونه می‌توانند چیزهای بهتری به شما بیاموزند؟ این مسئله‌ای غم‌انگیز است.

فکر کنم چیز بیشتری نیست که بتوانم به شما بگویم. فکر کنم صحبت را همین جا متوقف کنم. قرار بود این یک پیام کوتاه باشد، اما بعد دربارۀ خیلی چیزهای دیگر صحبت کردم. بسیارخب. خدا به همه ما برکت دهد. باشد که همه قدیسین و فرزانگان همواره کمک کنند به بشریت و همه موجودات روی این سیاره یا هر سیاره دیگری که با آن قرابت دارند و می‌خواهند از آن محافظت نمایند. باشد که خداوند قادر متعال و همه قدیسین و فرزانگان، استادان، بوداها، بودیساتواها، ملاها در همه‌جا به ما کمک کنند. به هر کدام از ما که می‌توانید کمک کنید. باشد که "شما" شاد شوید که انسانها حس قلبی‌شان را تغییر ‌میدهند و مومنان حقیقی تعالیم مقدس شما یا تعالیم مقدس مذهبی دیگر می‌شوند. ما از خدای قادر مطلق، همه استادان، همه قدیسین و فرزانگان سپاسگزاریم که این‌چنین خیرخواهانه به ما تعلیم می‌دهند - صبورانه به ما تعلیم می‌دهند، صبورانه منتظرِ بیداری و روشن‌ضمیری ما هستند. از همه شما بسیار متشکریم. آمین. آمین. آمین.

Photo Caption: فقط‌ زندگی میتواند نمایانگر زندگی باشد

دانلود عکس