جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
فردا، چند نفر از اقوام می آیند. دختر خواهر خوانده ام، خواهر خوانده ام، شوهر دختر خواهر خوانده ام، شوهر خواهر خوانده ام. چون بدن را از مادر قرض گرفته ام، می گویم فرزند خوانده. بعد ما با هم اقوام شده ایم. وگرنه، هیچی نیست. خوب است، خوشحالم. خانواده ای بسیار خوب هستند. خانواده بسیار خوب، بسیار صادق. آنها حتی قبل از تشرف هم خوب بودند. پدر و مادر من، پدر و مادر خوانده، بسیار خوب بودند. به خاطر پدرم، در کودکی بسیاری از فلسفه ها را یاد گرفتم- "کنفوسیوس" و همه اینها، "لائوتسه". زمانی که کودک بودم آنها را می خواندم- در هفت، هشت سالگی. آنقدر سریع یاد گرفتم که در سنین جوانی می توانستم چنین فلسفه های سطح بالایی را بخوانم.