جستجو
فارسی
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

با هم می‌توانیم کارمای دنیا را پاک کنیم، قسمت ۳ از ۳

جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید

پس لطفا به این عقل سلیم که قبلا به شما گفتم گوش دهید. فقط وگان باشید. کارمای کشتار، دیگر نباشد. کارمای تازه بیشتر، دیگر نباشد. آن وقت، آنها کارمای کشتاری ندارند تا وقتی به صورتی بسیار عظیم انباشته می‌شود، ناگهان جنگ راه بیندازند، مقدار عظیمی از بدی، که زندگی ما را فرا می‌گیرد. وقتی خیلی زیاد می‌شود، خیلی سنگین می‌شود، از جایی بیرون می‌زند. پس خواهش می‌کنم، فقط وگان باشید، صلح بیافرینید، اعمال نیک کنید. مدام این را می‌گویم. هر روز، در برنامه‌ها این را نوشتم، در بسیاری شعارهایی که برایتان در سوپریم مستر تلویزیون پخش می‌شود. اما این واقعا منطقی است.

مردم همه جا در سنین جوانی می‌میرند. قبلاً جوانها بعضی از بیماریها را نمی‌گرفتند- حالا جوانها می‌گیرند، مثلاً سرطان. بسیاری از بیماریهای عجیب آمده‌اند و مانده‌اند. خیلی از ویروسهای عجیب آمده اند ماندگار شده‌اند. بسیاری از باکتری‌ها و ویروس‌های قدیمی بازگشته‌اند. بسیاری حیوانات عجیب و بیماریهای عجیب اکنون در همه جا بر زمینِ ما نازل شده‌اند.

ضمناً لطفاً هنگام بیرون رفتن ماسک بزنید. لطفاً وقتی بیرون هستید به بدن یا صورت خود دست نزنید. قبلاً به شما گفته‌ام، اما باز هم می‌گویم: هر جور شده از خودتان محافظت کنید. و لطفا خواهش مرا به‌خاطر بسپارید من با شما به‌عنوان یک استاد یا یک رهبر معنوی یا چنین چیزی صحبت نمی‌کنم. با شما به‌عنوان همسایه‌تان، به‌عنوان دوستتان، به‌عنوان یک انسان صحبت می‌کنم، چون که این روزها خطر همه جا در کمین ماست. من محافظت شده‌ام، اما اکثر شما چنین نیستید، و من خیلی نگران هستم، برای شما بسیار متاسفم. فقط موضوع این زندگی فیزیکی نیست که باید تحمل کنید و رنج بکشید، بلکه در زندگی بعدی - اگر به جهنم بروید، خدای من، خدای من... وای خدای من، با این فکر اشک می‌ریزم که یک روح چقدر باید عذاب بکشد. زیرا وقتی به جهنم می‌روید، کالبد دیگری دارید که آن را کالبد آسترالی می‌نامیم که نسبت به کالبد جسمانی که اکنون دارید، حسِ بیشتری دارد و حساس‌تر است.

تصور کنید اگر همه‌ این کارما نابود شود و شما زندگی‌تان را تغییر دهید تا همچنان ادامه یابد و کارمای خوب و ماندگار داشته باشید، آنگاه شادی که هرگز قبلا نبوده را دارید، رضایتی که هرگز چیزی بیشتر را نخواهید. و روشن‌ضمیری بیشتری دارید. ناگهان چیزهای زیادی خواهید فهمید و خرد و حکمت بیشتری خواهید داشت. و فقط در قلب خود عشق خواهید داشت و شادی در خودتان، در خانواده با عزیزانتان و با همه کسانی که در خیابان می‌بینید، به‌جای رنج بردن از انواع بیماریها یکی پس از دیگری، از دست دادن پول، شغل، سلامتی، خانه، بی‌خانمان شدن، از دست دادن جان به‌دلیل فجایع یا بیماریها، و در جهنم رنج بی‌پایان بردن.

پس لطفاً [گزینه]خوب را انتخاب کنید،اولی را: بر روی زمین، سبک زندگیِ بهشتی برای خود، عزیزان تان و برای دیگران انتخاب کنید. اگر می‌توانید همین الان وگان شوید، صلح بیافرینید، کارهای خوب انجام دهید. یا وقتی کسی کارهای خوبی می‌کند شاد شوید. شاد باشید، اگر نمی‌توانید کارهای خوب انجام دهید، آنها را تشویق کنید. موارد بسیاری هستند که اعمالی نیک می‌باشند. فقط یک کِرم را بردارید و او را به زمینی که علف دارد برگردانید تا زنده بماند. عنکبوت را بردارید و بیرون [خانه] بگذارید، جایی که او بهتر از خانه‌ خشک شما می‌تواند زنده بماند. روی هیچ کِرم، یا افراد-حلزون کوچک یا حشره‌ای کوچک در باغچه یا در مسیر خود، پا نگذارید. دیگر گوشت خون‌آلودِ اشخاص- حیوان را نخورید. بگذارید همه‌ آنها آزاد باشند. هرگز کشتارگاه‌های اشخاص- حیوان، دامپروریهای اشخاص- حیوان را نداشته باشید. همین حالا گوشت همه‌ موجودات را کنار بگذارید. وگان بودن را انتخاب کنید.

ما گزینه‌های زیادی برای خوردن داریم. در قدیم، مردم زیاد گوشت اشخاص-حیوان نمی‌خوردند. به یاد دارم در روستای من، همه مردم، هر روزه گوشت اشخاص- حیوان نمی‌خوردند. فقط وقتی رویدادی داشتند یا وقتی برای چیزی جشنی داشتند اینطور بود- [وگرنه] بندرت. و زنده می‌ماندند. آنها شاد بودند، شادتر از نسل فعلی بودند. هر چه گفتم، شاید فکر کنید، "اوه، این فقط چیزهای کوچک و متداول است، هر کسی می‌تواند این را بگوید." اما این حقیقتی است که باید به خاطر بسپارید و تمرین کنید.

وقتی با شاگردانم در فرانسه مدیتیشن گروهی داشتم، یکی از شاگردان خانم که اهل روسیه بود، اما او بریتانیایی است، با یک انگلیسی ازدواج کرده بود و فرزندان انگلیسی دارد. نزد من آمد و گفت: «استاد چه می‌خورید؟» و این و آن. گفتم: «آه، من اینرا و اینرا و آنرا، هر چه برایم بپزند را می‌خورم.» او گفت: "استاد، برای شما قدری اَبَرغذا می‌خرم. به آنها می‌گویم برای شما اَبَرغذا بخرند." گفت و انجام شد. دفعه بعد، روز بعد یا چند روز بعد، دیدم که غذای بیشتری دارم، مانند کینوا و دانه چیا. اوه و فکر کردم، "اوه، اینها اَبَرغذا هستند؟" مثلا این چیزها. "اَبَرغذا؟" او گفت: "بله، استاد، اَبَرغذای بسیار مغذی برای شما."

پس آنرا آماده کردند، مثلا دانه‌های چیا را مدتی در آب قرار دادند و بعد آنها حجیم شدند مثل یک جور دانه شفاف. و آن را با کمی شیرین کننده مانند شهد آگاوه می‌نوشید. و این یک اَبَرغذا است. آنرا می‌توان روی سالاد هم بریزید تا این به اصطلاح اَبَرغذا را بخورید.

من به آنها چیزی نگفتم. نمی‌خواستم آنها را ناامید کنم. گفتم: اوه، ممنون، ممنون. آنها را می‌خورم." اما با خودم فکر می‌کردم که، "این خوردنیها را در جوانی همیشه در خیابان در آولاک (ویتنام) می‌خوردم." و حتی گیاهی که دانه چیا تولید می‌کند را می‌خوردیم. کینوآ را می‌خوردیم. ارزن می‌خوردیم. انواع و اقسام این به اصطلاح، اَبَرغذاها را همیشه داشتیم! مثلا در خیابان، مردم یک گاری کوچک با یخ داشتند و این دانه‌های چیا را در آب با لیمو و شکر، یا شهدِ شیرین با یخ خرد شده به ما می‌فروختند. اوه، و خوشمزه بود. ما وقتی مدرسه می‌رفتیم و آنرا می‌دیدیم یا هر زمانی دیگر، همیشه آنرا می‌نوشیدیم، یا می‌توانستیم آنرا در خانه درست ‌کنیم.

وقتی جوانتر بودم، هرگز به آن به‌عنوان یک چیز خاص فکر نمی‌کردم، تا اینکه در فرانسه آنرا بعنوان اَبَرغذا به من معرفی کردند. بعد در اینترنت سرچ کردم، اوه، همه شیفته آن هستند. در آولاک (ویتنام)، ما در کودکی یا نوجوانی همیشه آنرا می‌نوشیدیم، زیرا هوا گرم است، بنابراین از کنار هر گاری کوچک کنار خیابان که عبور می‌کردیم، از آن می‌نوشیدیم. بسیاری از چیزهای دیگر در سبک زندگی ما در آولاک (ویتنام) عادی و رایج هستند. هرگز متوجه آن نشدم یا فکر نکردم که باارزش است یا یک ابرغذا است، هیچ. می بینید؟ پس، بسیاری چیزهای معمولی که برای شما بدیهی هستند، در واقع برایتان بسیار بسیار مفیدند.

پس لطفا به این عقل سلیم که قبلا به شما گفتم گوش دهید. فقط وگان باشید. کارمای کشتار، دیگر نباشد. کارمای تازه بیشتر، دیگر نباشد. آن وقت، آنها کارمای کشتاری ندارند تا وقتی به صورتی بسیار عظیم انباشته می‌شود، ناگهان جنگ راه بیندازند، مقدار عظیمی از بدی، که زندگی ما را فرا می‌گیرد. وقتی خیلی زیاد می‌شود، خیلی سنگین می‌شود، از جایی بیرون می‌زند. پس خواهش می‌کنم، فقط وگان باشید، صلح بیافرینید، اعمال نیک کنید. مدام این را می‌گویم. هر روز، در برنامه‌ها این را نوشتم، در بسیاری شعارهایی که برایتان در سوپریم مستر تلویزیون پخش می‌شود. اما این واقعا منطقی است. به نظر شما، شاید عالی یا عظیم نباشد، اما جواب می‌دهد. این تضمین می‌کند که زندگی بر زمین پایدار، شاد، سالم و خشنود خواهد بود، تا ابد این گونه، همچون در بهشت.

و وقتی بمیرید، این لباس فیزیکی را که کالبد می‌نامیم، درمی آوریم، کالبد دیگری خواهیم داشت؛ بستگی به اینکه اینجا چقدر خوب هستیم دارد تا که کالبد بهتری داشته باشیم. ما کالبد‌های بسیاری داریم. این کالبد فیزیکی فقط یکی از آنهاست، و کالبد آسترال وجود دارد، کالبد علّی، نوعی کالبد برهمنی، و غیره. در زمان تشرّف به شاگردانم بیشتر می‌گویم. این چیزی نیست که بتوانید هر جا اتفاقی آن را بیان کنید.

من دعا می‌کنم که خدا به ما کمک کند، خدای قادر مطلق با تمام عشقش نسبت به ما، به ما فرزندانش کمک کند، تا که ما برای تغییر زندگیمان به اندازه کافی قوی باشیم. و حتی اگر تمام کارما از بین برود، پاک شود، باید به شیوه نیک زندگی ادامه دهیم، تا زندگیمان شبیه آنچه در بهشت است، بشود، با تمام آنچه که نیاز داریم، همچون رویایی که به حقیقت می‌پیوندد. آمین. متشکرم که گوش می‌کنید؛ متشکرم که زندگیتان را بهتر می‌کنید، برای خودتان، عزیزانتان، و برای همه ما بر روی زمین. آمین. خداوند دوستدارتان باشد؛ خداوند نگهدارتان باشد؛ مورد لطف خداوند باشید؛ خداوند روشن ضمیری بیشتری به شما عطا نماید تا بتوانید به رستگاری برسید، تا بتوانید حقیقتاً حس کنید که خدا دوستتان دارد، بتوانید حس کنید که متولد نشده‌اید تا عمرتان در بدی و به نحوی بی‌مسؤلیت هدر برود، بلکه درعوض، با شرافت، قداست، همچون فرزندان خداوند [زندگی کنید]. از شما سپاسگزارم.

پس، الان دیگر به شما بستگی دارد- بستگی دارد به اینکه زندگیتان را تغییر دهید، سرنوشت زندگی‌تان را تغییر دهید. از خودتان فرد بهتری بسازید - نماینده خداوند و همه آنچه نیک است باشید. این دنیا را به مکانی زیبا تبدیل کنید، همان‌گونه‌ که می‌خواهید آنرا برای خود و عزیزانتان داشته باشید. متشکرم. روی شما حساب می‌کنم. در غیر این صورت خالق [این جهان] و مایا به بهانه‌تراشی ادامه می‌دهند، سعی می‌کنند راهی برای شکنجه شما بیابند، مانع رشد معنوی شما شوند و راه شما به بهشت​​ را مسدود کنند. لطفاً کمکم کنید. اجازه ندهید آنها دوباره در روش شیطانی خود پیروز شوند. لطفاً به من کمک کنید، همچنین به آنها کمک کنید تا خود را از این چرخۀ بدی، توهم، نوعی از زندگی جهنمی آزاد کنند - شما را برای آن رنج بدهند. لطفاً، لطفاً، لطفاً، برای آخرین بار، لطفاً. روی شما حساب می‌کنم. من به‌عنوان یکی از دوستانتان از شما خواهش می‌کنم. باشد که خداوند همه ما را برکت دهد، باشد که خداوند همه ما را دوست بدارد، همه ما را ببخشد و به ما کمک کند تا در جهت بهتر تغییر کنیم. آمین

دانلود عکس   

بیشتر تماشا کنید
همه قسمت‌ها  (3/3)
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید