همه‌ی کائنات ها تایید کردن، و خداوند به یک بودا قدرت بخشید، برای نجات روح‌های بی‌شمار، بودا، استاد بزرگ، فقط یک عنوان تو خالی نیست!، قسمت ۸ از ۱۰

لطفاً در مورد آن فکر کنید و از گوشت اشخاص- حیوان روی بگردانید- از قتل و کشتار. قتل ‌بیگناهان، مثل اشخاص- گاو- آنها خیلی شیرین و مهربان هستند. آنها بزرگ هستند. آنها حتی می‌توانند در یک لحظه شما را بکشند، اما هرگز این کار را نمی‌کنند. پس چرا باید نسبت به شخص- گاوی که این همه نیرو دارد اما هرگز از آن برای آسیب رساندن استفاده نمی‌کند، کمتر شریف و مهربان باشیم؟ و ما قدرتی به اندازه یک شخص- گاو یا شخص- فیل نداریم، اما تمام روز و شب را تلاش می‌کنیم، به این فکر می‌کنیم که چگونه این اشخاص- حیوان معصوم را بکشیم تا عاج یا پوست آنها را بدست ‌آوریم، یا گوشت آنها را بخوریم؛ حتی بعضی‌ها آنرا خام می‌خورند، درحالیکه در دهان از آن خون ‌می‌چکند. در این صورت ما چه کسی هستیم؟ لطفاً به خویشتن شریف‌تان فکر کنید. شما فرزندان خدا هستید. شما ذات بودا را در درون‌تان دارید؛ شما بودای آینده هستید. لطفاً همانگونه رفتار کنید!

به بهشت دعا نکنید اگر مانند بهشت نیستید. لطفا چیزی برای اثبات داشته باشید که شما حتی شایسته ی شنیده شدن توسط موجودات بهشتی هستید. ما انواع کارهای وحشتناک با دیگران انجام می دهیم... و به کلیسا می رویم، چند دلار در صندوق می اندازیم یا به معبد می رویم، برای بودا چند عدد سیب می آوریم و بعدا آنها را برای خوردن به خانه می بریم. و سپس به خانه می‌رویم، قتل میکنیم یا به این فکر می‌کنیم که چگونه بکُشیم یا گوشت کشته شده را بخوریم، آن وقت چگونه فکر می‌کنیم که شایسته هستیم حتی در آن معبد مقدس دعا کنیم؟ و چگونه شایسته خواهیم بود که شنیده شویم؟ بنابراین فقط خودتان را بررسی کنید، نگران خودتان باشید، به خودتان فکر کنید ــ اینکه چگونه خودتان را بهبود بخشید، چگونه به آینه نگاه کنید و ببینید: "خب، من شایسته‌ام که به عنوان یک انسان زندگی کنم، شایسته‌ام که یک زندگی خوب داشته باشم." فقط خودتان را را بررسی کنید. لطفاً دیگران را بررسی نکنید.

ای کاش هرگز مجبور نبودم درباره ی کسی صحبت کنم مگر زمانی که خدا به من بگوید. حتی در آن صورت هم من بی میل بودم. پس دوباره، دوباره و دوباره از خدا پرسیدم. و بعد از تمام استادان در بهشت پرسیدم. همه آنها فرمودند:"تو باید این کار را انجام دهی. این کار به خاطر دیگران است، برای نجات دادن دیگر افراد که به راه اشتباه رفتند که ممکن است در نهایت به جهنم برسند." چه برسد به افرادی که در همین زندگی فیزیکی تخریب میشوند، بواسطه پیروی از استاد نادرست و شرور در لباس مبدل. آن‌ها انرژی خوب شما را می ‌مکند و به شما انرژی منفی می‌دهند. به همین دلیل است که بدشانسی می‌آورید، بیمار هستید، یا خانواده ‌تان از هم پاشیده شده، یا مجبور می‌شوید خانه‌ تان را بفروشید – زیرا آن‌ها شما را مدام تحلیل می‌برند و شما را حتی در فکر کردن ناتوان می‌کنند، چه برسد به رنج فیزیکی.

Testimony by a former follower of Ruma Trần Tâm: من یک رهرو از آولاک (ویتنام) هستم، و قبلاً از تران تام، تشرف گرفتم، اما اکنون از استاد اعظم چینگ های تشرف گرفتم. من می خواهم تجربیات خود را به اشتراک بگذارم، به امید بیدار کردن روح های بی گناهی که از سر ناآگاهی، از استاد جعلی، تران تام، پیروی کرده اند. در طول مدتی که با تران تام تمرین می کردم، تجربیات بسیار ترسناکی داشتم. بعد از یک مدت تمرین، زندگی من بهتر نشد بلکه بدتر شد. بسیاری از رهروان جدید در ابتدا بسیار جذاب به نظر می‌رسیدند، اما با گذشت زمان، رنگ پریده، بیمار شدند و می مردند. در مراقبه ام فقط تصاویر تاریک و ترسناکی مثل ارواح میدیدم. من هرگز نور (بهشتی درونی) بودا را تجربه نکردم و هیچ صوت مقدس (بهشتی درونی) را نشنیدم. احساس می‌کردم تمرین در آنجا راه درستی نیست، بنابراین وقتی استاد را شناختم، صمیمانه از استاد خواستم که به زودی به من برکت تشرف را دهد، تا در مسیر رستگاری که همیشه آرزوی آنرا داشتم ادامه دهم. پس از دریافت تشرف از استاد، زندگی من به فصلی جدید و بسیار شاد تبدیل شده است. من نور و برکات استاد را به وفور تجربه کرده ام. وقتی سوپریم مستر تلویزیون را روشن میکنم، اغلب می بینم که استاد از صفحه تلویزیون خارج می شوند. در مدیتیشن احساس سبکی می کنم و به راحتی می توانم به تمرکز برسم. من یک تجربه درونی داشتم که در آن استاد یک ردای سفید زیبایی بر تن داشت و نور ساطع شده از ایشان، بسیار درخشان بود و اطراف را به زیبایی روشن می کرد. من هر روز برکتهای استاد را احساس می کنم که بسیار قوی هستند. من در روز کار می کنم و شب ها به طور مداوم مدیتیشن می کنم بدون اینکه احساس خستگی کنم. مرسی استاد عزیز که روحم رو نجات دادید. دلم برایتان بی نهایت تنگ شده.

پس لطفاً به خاطر خودتان مراقب باشید که از چه کسی پیروی می کنید. بخاطر مراقبت از خانواده تان باید سالم باشید. و حتی اگر تنها هستید ــ باید از خودتان مراقبت کنید تا به جامعه، به پزشکان و پرستاران و همه این ها زحمت ندهید. آنها همیشه بیش از حد کار می‌کنند، بدون اینکه شما هم به این بار اضافه کنید.

و حتی تضمینی نیست که اگر به پزشک یا بیمارستان بروید، بهبود پیدا خواهید کرد. چون گاهی اوقات داروها نیز باعث می‌شوند بدن شما در بخش‌های دیگر ضعیف‌ تر و وضعیت بدتری پیدا کند. اگر ریه‌های خود را درمان کنید، ممکن است دارو به کبد شما آسیب برساند، مثلا به آن شکل؛ یا به قلب شما آسیب برساند؛ یا لخته‌های خونی ایجاد کند و خون شما را مسدود کند و از این قبیل مسائل. درست مثل الان که اعتراف کردن واکسن آسترازانکا، ماده مضری دارد که باعث لخته شدن خون افراد می‌شود. این بدان معناست که خون به خوبی نمی‌تواند جریان پیدا کند. پس اگر خون نتواند به خوبی جریان داشته باشد، به زودی خواهید مرد. و یک بار، یک پزشک با تمام شجاعت به مردم گفت که واکسن درعرض دو یا سه سال شما را خواهد کشت. و بسیاری از مردم در عرض دو یا سه سال به دلیل لخته شدن خون جان باختند.

Excerpt from an interview with Prof. Dr. Dolores Cahill on Asia Pacific Today – May 21, 2021： واقعاً این طور است که افرادی که این تزریق ها را دریافت می کنند، فکر می کنند که سیستم ایمنی آنها فعال می شود تا از آنها محافظت کند. اما در واقع، دلیل مجوز نگرفتن این تزریق‌ها یا واکسن‌های mRNA این است که این mRNA‌ها در واقع سیستم ایمنی را تقویت می‌کنند تا از آن‌ها در برابر ویروس محافظت نکنند، بلکه در واقع سیستم ایمنی شما را به سرعت مخالف بدن خودتان می نماید. بنابراین در واقع mRNA بیماری را تقویت می کند. این، مریضی را تقویت می کند. mRNA سیستم ایمنی را در برابر پروتئین ویروسی تقویت می کند. آنها افرادی که تزریق می شوند را به یک موجود تغییریافته ژنتیکی تبدیل میکنند. شما یک پروتئین ویروسی را می سازید. سیستم ایمنی بدن شما میلیون ها سال است که برای خلاص شدن از شر پروتئین ویروسی تکامل یافته است. پروتئین ویروسی می تواند در سلول ها و اندام های شما ادغام شود و سیستم ایمنی بدن تان شروع به حمله می کند. بسته به نحوه ی پاسخ شما که ممکن است بستگی به تعداد دفعاتی داشته باشد که شما با بخشی از ویروس در واکسن مواجه شده باشید، یا اگر قبلا واکسینه شده اید، یک پاسخ سیستم ایمنی از سلول های "تی" و "بی" ایجاد می کنید. و آنها شروع به تلاش برای خلاص شدن از شر پروتئین ویروسی خواهند کرد. اگر پروتئین ویروسی در قلب، طحال یا لوزالمعده یا در ریه های شما باشد، سیستم ایمنی بدنتان به سلول های خود حمله می کند. وقتی چنین می شود خیلی سریع دچار خستگی مزمن می شوید و خسته خواهید بود. اندام های شما شروع به از کار افتادن خواهند کرد و بعد شما از دنیا میروید. شما کسی خواهید شد که مبتلا به "سپسیس" است یا در حال مرگ.

من در سال گذشته گفته ام مردم نباید آن را تزریق کنند. فکر کنم آزمایش های بالینی در جهان باید متوقف شوند. زیرا برای چندین دهه، اگر در آزمایشهای بالینی در کل دنیا، مرگ و عوارض جانبی داشته باشید، آن باید متوقف شود. فقط در یک آسایشگاه در ایرلند، در ۲۰ ژانویه، ۵۱ نفر تزریق شدند و ۲۶ نفر از ۵۱ نفر در عرض پنج هفته جان خود را از دست دادند. بنابراین، آزمایش بالینی معمولی در جهان، چنین نتیجه ای را خواهد داد. ما می دانیم که هشت نفر در یک آسایشگاه در برلین بعد از اولین تزریق جان خود را از دست دادند. در مجموع ۱۹ نفر از ۳۱ نفر در همان آسایشگاه پس از دو بار تزریق جان باختند. بنابراین فقط در دو آسایشگاه، ۵۷ مورد مرگ را طی دو تا پنج هفته پس از تزریق داشتیم. چه اتفاقی دارد میفتد؟ این افراد می میرند بخاطر اینکه سیستم ایمنی بدن تشدید شده و این باعث میشود که آنها به شدت بیمار شوند و در طول چند هفته بمیرند. اما افراد جوان‌تر در عرض چند ماه، اگر نه چند سال، خواهند مرد. من می گویم سن متوسط آنها به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. حتی برای افراد ۳۰، ۴۰، ۵۰ ساله. هیچکس دیگر نباید از این [تزریق های] mRNA استفاده کند.

این‌ها افراد بیچاره ای هستند. بسیاری از مردم جرأت نکردند واکسن بزنند چون از این موضوع آگاه بودند. آن‌ها از واکسن زدن خودداری کردند، و سپس دولت آن‌ها را اخراج کرد یا اجازه نداد سر کار بروند. رئیسشان اجازه نمی‌داد کار کنند و خانواده‌شان گرسنه و فقیر شدند. بنابراین اگر با واکسن آن‌ها را نمی‌کشند، با اخراجشان این کار را می‌کنند. در آن زمان، اوه، قلبم هر روز آشوب بود. نمی‌توانستم آن را تحمل کنم. اوه خدای من.

بنابراین، بسیاری از بوداها این بدن فیزیکی را برکت می‌دهند با عشق مقدس بیشتر، هوش بیشتر، خرد بیشتر آی‌کیو بیشتر، شفقت بیشتر، رحمت، همدردی و حساسیت بیشتر. این باعث می‌شود این بدن بسیار حساس باشد، بیش‌از‌حد حساس. من می‌توانم هر روز گریه کنم؛ هربار رنجی می‌بینم، هربار گریه می‌کنم. نه فقط اشک، بلکه درون قلب؛ از قلبم گریه می‌کنم، و این بسیار دردناک است. می‌توانم به شما بگویم این نوعی جهنم است. خوشایند نیست. نه. و همه‌چیز از آدم گرفته می‌شود. نه فقط این، بلکه شما یک خانه دارید؛ نمی‌توانید آنجا بمانید. یک ماشین دارید؛ نمی‌توانید از آن استفاده کنید. یک حساب بانکی دارید؛ به شما اجازه نمی‌دهند که از آن پول بردارید. حتی برای خیریه هم به شما اجازه نمی‌دهند. همه‌جور بهانه‌ای پیدا می‌کنند. هر چیزی که به شما آرامش و شادی می‌دهد، مثلا شخص- سگتان، اشخاص- پرنده و غیره، هر چیزی، از شما جدا خواهد شد! شما را در غم و اندوه رها می‌کنند، برای حیوانات خانگی‌تان متاسف هستید که شما را بسیار دوست دارند و دوست دارند با شما باشند!

یک نظام احمقانه. و بعد می‌گویند: "کمونیست‌ها بسیار کنترل‌گر هستند." چه کسی این را می‌گوید؟ چه کسی دربارۀ کنترل‌گری کمونیست‌ها صحبت می‌کند؟ کمونیست‌ها را سرزنش نکنید که اعتقاد و ایمان ندارند. چون اگر ببینید، اگر همه ببینند که تمام راهبان برای شهرت و ثروت با یکدیگر می‌جنگند، همدیگر را «گاز» میگیرند برای منفعت مادی، پیروان بیشتر، معابد بهتر، ماشین‌های بهتر، یا ساعت‌های گران بها‌ تر، برای مثال چنین چیزهایی، و همیشه همدیگر را «گاز میگیرند»، آن‌وقت مردم چگونه می‌توانند باور کنند که بودا وجود دارد؟ اگر شاگردان بودا هستید و این کار را می‌کنید، مسلماً برای مردم، ایمان‌آوردن، حفظ ایمان و رفتن به معبد دشوار است. اینها بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند. حتی اگر یک معبد بد باشد، آنها فکر می‌کنند که معابد دیگر هم احتمالا مشابه هستند؛ وقتی یکی دو راهب بد باشند، آنها فکرمی‌کنند بهرحال تمام راهب‌ها در فهرست مشکوکین هستند.

و اگر آن کشیش‌ها از عالی‌رتبه ها در واتیکان تا به پایین، به تجاوز جنسی به زنان، کودکان، نوزادان و همچنین مردان ادامه دهند، پس چگونه مردم می‌توانند در دنیایی پرتلاطم، پراسترس و رنج، به هر کلیسا و هر کشیشی پناه ببرند؟ برخی آنجا را ترک کردند زیرا دیگر نمی‌توانند شجاعت یا قدرت بیشتری داشته باشند تا به ایمان به خدا یا حضرت عیسی ادامه دهند. و بعد آنها همدیگر را سرزنش می‌کنند، که آن افراد دیگر «خوب نیستند» و آن یکی «مقدس‌تر» است.

نه تنها راهبان بد، بلکه حتی راهبان خوب هم مورد تهمت و تحقیر قرار می‌گیرند، و زیر پا گذاشته‌ می‌شوند. حتی اگر مقدس و خوب باشید، آنوقت هم در شرایطی خطرناک هستید، بهانه‌ای وجود دارد که مورد تهمت‌ قرار گیرید و/یا "کشته‌شوید". «کشتن» یکدیگر با تهمت‌زدن، سرزنش‌کردن، بدگویی، یا غیبت‌کردن، تمام این‌جور چیزها. و امروزه بدتر از این هم شده چون آنها اینترنت دارند. می‌توانند هر چیزی بگویند. بسیار دشوار است تا دائم اثبات کنید، پیگیری کنید تا سعی کنید خودتان را توضیح‌ بدهید. من یکی از قربانیان هستم، پس به‌خوبی می‌دانم.

امیدوارم مسئولین وب همیشه هوشیار باشند تا آن را از موضوعات ناخوشایند پاک کنند مانند شیاطینی که تظاهر به مقدس بودن می‌کنند، با افراد اصیل می جنگند زیرا آنها میخواهند ذهن افراد بی‌گناه را به هم بریزند، یا داستان‌های نامناسب از اتاق‌خواب ِ بزرگسالان و غیره را منتشر کنند...، به دنیای ما کمک کنید تا ارتعاشات خوبی برای زنده ماندن داشته باشد، تا از تمام جهات از کودکان معصوم و بی‌دفاع در برابر آسیب محافظت شود. همان‌طور که اخیراً متوجه شدم چقدر آسان است که هر چیزی را در وب فقط با یک آیفون قدیمی بدون سیم کارت پیدا کرد!

آنها می‌توانند هر چیزی بخواهند بگویند. و شما نمی‌دانید دربارۀ چه‌کسی حرف می‌زنند، حتی اگر اسمتان را ذکر کنند. به همین راحتی. پس حتی برای مومنان بسیار دشوار است که اعصاب، زمان، آرامش و آسودگی کافی داشته باشند تا بروند و راهبان خوب، کشیشان مقدس واقعی را بیابند تا راهبان خوب، کشیشان مقدس واقعی را بیابند تا به آنها پناه ببرند، باورشان کنند که آنها را به‌سوی درستی هدایت کنند، چه برسد به نیروانا، سرزمین بودا. برای مومنان دشوار است که تصمیم بگیرند کدام کشیش واقعاً قابل‌اعتماد است، زیرا صدها هزار کودک مورد آزارواذیت قرار می‌گیرند و زنان مورد تجاوز قرار می‌گیرند؛ پسران نوجوان در کلیسا و هر جای دیگر مورد تجاوز قرار می‌گیرند.

Photo Caption: خم شدن یک دفاع-شخصی است

دانلود عکس